• وبلاگ : رفيق بازِ سينه سوخته
  • يادداشت : نميدانم
  • نظرات : 0 خصوصي ، 14 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    هيچكس نمس داند. به نداي قلبت گوش كن.
    + ح 

    ممنونم

    به وبلاگ منم سر بزنيد

    سلام داداش گلم

    حالا ديگه مطلب تازه مي ذاري و ما رو خبر نمي كني؟

    دوستت دارم

    يا حق

    سلام

    شعر خيلييي قشنگي بود....

    باز هم شيشه عشق به راحتي شكسته است

    باز مي شود دوباره ساخت عشق را!!!!!!!

    به روز هستم خوشحال مي شم سر بزنيد.

    موفق باشيد

    به به .سلاممممممممممم .ممرررررررررسي كه بهم سر ميزني هادي جا ن.

    بابا خودت كه آخر شعرت جواب خودتو دادي كه .

    مهم اينه كه عشق رو ميشه ساخت .مهم نيست حتما براي چيزي باشه يا كسي . مهم ذات هر چيزيه .

    در ضمن اينقدر از متن هاي درپيته من تعريف ميكنياااا .من رووم زياد ميشه .جنبشو ندارمااااااااااااااااااااا.... : دي : دي : دي

    بازم بهم سر بزن. مرسي .

    سلام

    دم شما گرم مرسي كه به ما سر زدي خودت كه ميگي تو پست كم بنويسم البته خودم مي دونستم ولي چرا خودت آنقدر زياد مي نويسي موفق باشي به هر حال

    به اميد ديدار

    باي باي

    + محسن 
    به نظرمن آقاي رفيق باز فقط داري وقت تلف ميكني واسه دوستات همين دوستايه روز ولت ميكنن وميرن دنبال كارشون جيييگر

    دوست گرامي و عزيز سلام وقت شما به خير و خوشي

    از اينكه قدمهاي خود را به دهكده عاشقان نهاديد بسيار متشكر و ممنونم.

    اميدوارم كه در كارهايت موفق و مؤيد باشيد.

    دلم هواي تازه كرده ولي نمي دانم چرا؟

    دلم هوايي شده دوباره نمي دانم چرا؟

    قربانت فرهاد

    سلام بي معرفت خان..
    بابا ديگه يادي از ما نميکني.. مثه اينکه پاک فراموشم کرديا..
    دلم برات خيلي تنگ شده بود..ديگه نتونستم طاقت بيارم اومدم بهت سر بزنم ببينم چيکارا ميکني..
    حالو احوالت خوب که هس..؟؟
    از بس جو گرفتيده شدم يادم رف بگم خوفي؟؟
    پس شما چيو ميدوني..؟؟..ولي خداييش خيلي شعره قشنگي بود دلم گرف وختي خوندمش..
    باز تنها کسم گذاشتو رفت برايه چي نميدانم...
    مطلب قبليتم خوندم اونشم که قبلن خونده بودم..چرا اينقد دير به دير آپ ميکني ديگه..؟؟
    چي شده؟؟.چه مشکلي پيش اومده که قرني يه بار آپ ميکني..
    منم اونروز که هواپيماهه سقوط کرد خيلي گريه کردم..برا منوچهر نوذريم کلي نيشستم گريه کردم..همشون خيلي گنا داشتن..
    واي داداشيه ما دسته بزنم داشتو نميدونستيم..
    پس از اين به بهد مواظبه حرف زدنم باشم که يهويي نزني لتو پارم کني(چشمک*)
    ولي کي جرات کرده داداشيمو بزنه..؟؟!!..بگو کي جرات کرده خودم ويام حالشو وگيرم..
    من اين همه حرفو کي زدم..پر حرفي بسه ديگه
    فلا" خدافس

    سلام

    من دوباره هم آمدم به اون آي دي قبليم پي ام نده آي دي خودمو گذاشتم تو ايميل بعدش بغل لينك من اين كلمه رو اضافه كن (حميد)

    ممنون

    به اميد ديدار

    باي باي

    + فاطمه 

    به نام حق

    سلامي دوباره

    ببخشيد صبح نشد نظر بذارم

    اي كه گفتي عشق را درمان به هجران كرده اند

    كاش مي گفتي هجران را چه درمان كرده اند

    ربط اين شعر همون بي ربطي اش بود

    به بزرگي خودت ببخش

    موفق باشي

    يا حق

    موفق و مويد باشيد

    وبلاگ خوبي داريد

    به ماهم سر بزن

    ياعلي

    + گلك 

    سلام

    فشنگ بود افات بهم نرسيد

    سلام

    خوبي

    خوشحالم اولين كسي هستم كه

    واسه اين مطلبت نظر ميدم

    شايد تو هم منتظر باشي

    كه اينقدر دلت تنگ است

    شايد.......

    من امروز ساعت 8 كنكور آزمايشي دارم

    واسه همينه اينقدر به فكرش هستم

    نميدونم چرا يه ذره هم اضطراب ندارم

    بازي ديروز رو ديدي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    واسم دعا كنين

    با اجازه فعلا

    يا علي